روانپزشكان و روانشناسان در سراسر دنيا معتقدند انتقادها يا پيش داوري هاي دروغين، همگي نوعي آزار كلامي محسوب مي شود و مي تواند عشق و علاقه ميان طرفين را به شدت نابود كند، زيرا باعث ايجاد احساس خود كم بيني، شكستن غرور و عزت نفس و سرخوردگي طرف مقابل شده و احساس «من خوب هستم، تو خوب نيستي» را به وي القا مي كند.
يكي از متداول ترين اتفاقات جامعه ما زخم زبان هايي است كه در قالب جملات خيرخواهانه و دلسوزانه پنهان و موجب آزار طرف مقابل مي شود. اين جملات كه اغلب از قضاوت هاي ناعادلانه و غيرمنصفانه سرچشمه مي گيرد. معمولاً به جاي اثربخشي تنها يك پيام را به مخاطب مي رساند و آن، اين است كه «عزيزم، من اصلاً تو را قبول ندارم».
جالب اينجاست كه بيشتر آزارهاي كلامي با آهنگي حاكي از قضاوت و خرده گيري همراه است. براي مثال اظهارنظرهايي مثل «تو زيادي حساسي»، «تو چرا اين طوري هستي»، «رفتار و توقعاتت غيرمنطقي است» و غيره همگي جملاتي هستند كه احساسات طرف مقابل را باطل و اشتباه قلمداد مي كند و شخصيت و هويت او را زير سوال مي برد. حال آنكه مبناي قضاوت ما در به كارگيري جملات بالا، شخصيت، طرز فكر و نوع نگرش خود ما بوده و به همين سبب به هيچ وجه منصفانه و عادلانه نيستند.
روانپزشكان و روانشناسان در سراسر دنيا معتقدند انتقادها يا پيش داوري هاي دروغين، همگي نوعي آزار كلامي محسوب مي شود و مي تواند عشق و علاقه ميان طرفين را به شدت نابود كند، زيرا باعث ايجاد احساس خود كم بيني، شكستن غرور و عزت نفس و سرخوردگي طرف مقابل شده و احساس «من خوب هستم، تو خوب نيستي» را به وي القا مي كند.
نظرات شما عزیزان: